سحر بیتو سحر نیست، گذر در ظلمات!
نفس بیتو نفس نیست، هبا و هدر است!
***
خود، تو روح سحری با تو من از خود به درم.
هر که با روح سحر باشد از خود به در است.
***
با سحر همسفرم رو به چمنزار امید
یعنی آنجا که تو میتابی و دنیا سحر است!
***
جای دل آتشی از مهر تو در سینه روان.
جای خون عشق تو در جان و تنم شعلهور است.
فریدون مشیری
از دفتر «دیار آشتی»
https://t.me/Love_P0ems
جمعه 26 دی 1399 ساعت 06:49 ب.ظ