تکست برای تو

تکست برای تو

متن های زیبا، متن های خاص، متن های عاشقانه، متن های سنگین
تکست برای تو

تکست برای تو

متن های زیبا، متن های خاص، متن های عاشقانه، متن های سنگین

ناگهان اتفاقی می افتد

همه ما فکر می کنیم هنوز به اندازه کافی زمان داریم
تا با دیگران یک سری کارها را انجام دهیم
و به آنها چیزهایی را که می خواهیم و باید بگوییم
و بعد ناگهان اتفاقی می افتد
که باعث می شود
بایستیم و به کلماتی مثل «اگر» و «ای کاش» فکر کنیم.
فردریک بکمن
https://t.me/textlove20

بی‌پناه و تنها مانده‌ای

دیگر جا نیست
قلبت پر از اندوه است
خدایان همه آسمان‌هایت
بر خاک افتاده‌اند
چون کودکی
بی‌پناه و تنها مانده‌ای
از وحشت می‌خندی
و غروری کودن از گریستن پرهیزت می‌دهد.
احمد شاملو
https://t.me/azita_fasaie

خوش به حال آن مرد

خوش به حال آن مرد...
که در زندگی اش تو راه بروی...
خوش به حال مردی...
که تو برایش شیرین زبانی کنی...
خوش به حال مردی...
که دست های قشنگ تو ...
دگمه های پیرهنش را باز کند... ببندد...
تا لبهات به نجوایی بخندد...
خوش به حال من...
عباس معروفی
https://t.me/textlove20

نه فرو نشستن بامی، نه پرپر شدن گلی

شهری‌ست که ویران می‌شود؛
نه فرونشستن بامی،
باغی‌ست که تاراج می‌شود؛
نه پرپر شدن گلی،
چلچراغی‌ست که در هم می‌شکند؛
نه فرومردن شمعی،
و سنگری‌ست که تسلیم می‌شود؛
نه از پا افتادن مبارزی!
احمد شاملو
https://t.me/azita_fasaie

فکر کنی کسی صدایت میزند

شده بعضی وقت ها
فکر کنی کسی صدایت میزند
یا مثلا تلفنت زنگ میخورد یا...
هیچی، بگذریم.
خواستم بگویم
حال من بعد از تو اینگونه است ،
 پر از توهم صدایِ "تو"...
سحر رستگار
https://t.me/textlove20

او‌ مرا دوست داشت

او‌ مرا دوست داشت
چون میخواست کسی را از یادش ببرم!
او فقط میخواست
دوستم داشته باشد که با من
گذشته اش را فراموش کند..
اما حالا،
قربانی بعدی کیست
که قرار است "او" را از یاد من ببرد؟
https://t.me/textlove20

لحظه‌ی دیدار نزدیک است

لحظه‌ی دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام، مستم
باز می لرزد، دلم، دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم.

های! نخراشی به غفلت
گونه‌ام را، تیغ!
های! نپریشی صفای
زلفکم را، دست!

آبرویم را نریزی، دل!
ای نخورده مست!
لحظه‌ی دیدار نزدیک است...
مهدی اخوان ثالث
https://t.me/azita_fasaie

هوای عاشقی ات می زند به سرم

صبح باشد
پاییز باشد و بوی پرتقالی ات ،
حالم را عوض می کند ...
هوای عاشقی ات می زند به سرم
در کوچه های نارنجی فریاد می زنم
تو
همه ی عمر منی
بگذار دنیا بداند
تمام قد دوستت دارم ...!
رویا اسداللهی
https://t.me/textlove20

شکوهی در جانم تنوره می‌کشد

شکوهی در جانم تنوره می‌کشد
گوئی از پاک‌ترین هوای کوهستان
لبالب
قدحی در کشیده‌ام
دیوانه به تماشای من بیا!
احمد شاملو
https://t.me/azita_fasaie

اگر کسی رو دوست داشتید

اگر کسی رو دوست داشتید حتما بهش بگید.
اینجوری احتمالا بجای حسرت عمیق،
صبح یک روز
که باهاش کنار دخترتون صبحانه می خورید
هی نگاهش می کنی و هی میگی
چه خوب شد که بهش گفتم...
امیرعلی صفا
https://t.me/textlove20

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
***
در دم نهفته به ز طبیبان مدعی
باشد که از خزانه غیبم دوا کنند
***
معشوق چون نقاب ز رخ در نمی‌کشد
هر کس حکایتی به تصور چرا کنند
***
چون حسن عاقبت نه به رندی و زاهدیست
آن به که کار خود به عنایت رها کنند
***
بی معرفت مباش که در من یزید عشق
اهل نظر معامله با آشنا کنند
 
ادامه مطلب ...

نیاز دارم مدتی نباشم

نیاز دارم مدتی نباشم...
سفر کنم به جایی که هیچ کس را نشناسم...
به جایی که هیچ کس مرا نشناسد...
دور باشم و رها...
آدم هایی رو ببینم که هیچ تصور بدی از آنها ندارم...
مسیرهایی رو بروم که تا بحال نرفته ام...
نه نگرانِ چیزی باشم...
نه از پیش آمدِ پیش نیامده ای بترسم...!
https://t.me/textlove20

معنای واقعی درد و رنج

آدمی که معنای واقعی درد و رنج و فهمیده به راحتی از غم و رنج تو عبور نمیکنه چون اونارو لمس کرده زخمهای نیمه جونش رو با دستهای خودش بغل گرفته و شب و روز پای ناله هاش ایستاده. اونی که برای اندوهِ تو سراپا گوش شد و چشمهاش رو از گونه های خیست برنداشت معنای واقعی درد و رنج و درک کرده. رنجی که ازت یه آدمِ خودخواه و ناشکیب بسازه که اسمش رنج نیست معنای واقعی رنج تو پذیرفتن و گذشتن از روزها و شب های بعد از اونه، تو فهمیدن و اهمیت دادن رنج های دیگران به همون اندازه ای که رنج کشیدی و بغض کردی و دلتنگ شدی...
حاتمه ابراهیم زاده
https://t.me/azita_fasaie

چطور میشد بدون او آسیب نبینم

گفت: "بخاطر خودت از تو دست کشیدم،
برای اینکه بیشتر آسیب نبینی!"
مثل این می ماند که در دریا غرق شوم
و آخرین تلاشهایش را هم برای نجاتم دریغ کند!
چطور میشد بدون او آسیب نبینم؟
خدای من
انگار نمی دانست آینده آرزوهایم به بودنش بند است!
او دست هایم را در حین غرق شدن رها کرد
تا آسیب نبینم!
چه توجیه احمقانه ای...
https://t.me/textlove20

من درد مشترک‌ام

قصه نیستم که بگوئی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی…
من دردِ مشترک‌ام
مرا فریاد کن.
احمد شاملو
https://t.me/azita_fasaie