مادربزرگ و نوه اش

پسر کوچک داشت برای مادربزرگش توضیح می‌داد که چطوری همه‌چیز ایراد داره… مدرسه، خونواده، دوستان و…

مادربزرگ که مشغول پختن کیک بود از پسر کوچولو پرسید کیک دوست داری؟ و پسر کوچولو گفت: البته که دوست دارم.

روغن چطور؟ نه!
حالا دو تا تخم‌مرغ؟ نه مادربزرگ!

آرد چی؟ از آرد خوشت میاد؟

به زنده بودنم این بس که می‌کشم نفسی

نه نام کس به زبانم نه در دلم هوسی
به زنده بودنم این بس که می‌کشم نفسی
***
جهان و شادی او ‌کام دوستان باد
پر شکسته ما باد و گوشه قفسی
***
از آن خنجر حسرت نمی‌درم دل خویش
که یادگار بر او مانده نقش عشق کسی
***
بهار عمر مرا گو خزان رسد، که در او
نرست لاله عشقی، شکوفه هوسی
***
سکوت جان من از دشت شد فرزون
که به دشت، درای قافله‌‌ای بود و ناله جرسی
***
شکیب خویش نگه‌دار و دم مزن جانا
که رفت عمرو ز اندوه آن نمانده بسی.

شهروز اکبرپور

https://t.me/Love_P0ems

when it comes to choosing friends

Be very strict when it comes to choosing friends. Some people don’t know the true meaning of friendship and loyalty.

***

در انتخاب دوستان بسیار سخت گیر باشید. بعضی از مردم معنای واقعی دوستی و وفاداری را نمی دانند.

https://t.me/Embrace